نمونه ترجمه تخصصی سیاسی درباره خیزش جهانی فاشیزم

خیزش جهانی فاشیزم

بار دیگر بیماری " آلمان سرور همه" به شکلی دیگر در سراسر جهان مسری شده است. این بار در لوای شعارهایی چون" آمریکا را دوباره بزرگ کنیم" یا، ایتالیا را دوباره بزرگ کنیم، اتریش را دوباره بزرگ کنیم، مجارستان را دوباره بزرگ کنیم، برزیل را دوباره بزرگ کنیم و یا اسرائیل را دوباره بزرگ کنیم، نمود یافته است. در واقع خط مشی(یک کشور سرور همه) بهترین شیوه برای توجیه استبداد و ستمگری یک کشور علیه مردمانش است. تهدیدهای پیاپی چه از درون و چه از بیرون که عمدتاً با پشتوانه رسانه های چاپلوس و نوکر ماب دامن زده می شود جوامع را به حاشیه برده و ملت ها را نسبت به اوضاع وخیم حاکم بردبار ساخته و حتی از حضور فراگیر و پر رنگ نیروهای امنیتی چه به شکل نظامی و انتظامی استقبال می نمایند. همواره رژیم های فاشیست مرز بین نیروهای نظامی و انتظامی را مختل می کنند. زمانی که به راحتی می توان مغز ملت ها را با ایده رسوخ دشمن به درون مرزها شستشو داد، پس چرا از نیروهای انتظامی و نظامی علیه خود آنها استفاده نشود؟ روی هم رفته ترس و هراس و پارانویا(همه دشمن پنداری) در زمره قدرتمندترین بردارها برای امپراطوری اُرولی(نوعی امپراطوری که جرج اُرول متصور بود) در مقیاس جهانی که در آن زندگی می کنیم حکمفرما گردیده اند. نئو فاشیست ها خود را با پرچم پوپولیزم و ناسیونالیزم آراسته اند و در نتیجه با فریب و ریاکاری هوادارنشان را متقاعد ساخته اند که قهرمانان مبارزه با فرآیند جهانی شدن، نخبه گرایی و فسادهای حاکم در نظام های سیاسی نئولیبرال هستند. با این وجود در عمل هواداران سرسخت کاپیتالیزم بی رحم و استثمار نظام مند نیروی کار در چارچوب همین کاپیتالیزم هستند. فاشیست ها مشتاقانه از پیوند ناگسستنی جهانی نیروهای نظامی و صنعتی و همچنین استثمار و بهره برداری بی رحمانه منابع از سوی کاپیتالیزم و از طریق فعالیت هایی چون اکتشاف معادن و تخریب جنگل ها حمایت می کنند. از نظر فاشیست ها و درست همانند کاپیتالیست ها، ثروت می بایست در تمرکز شمار اندکی باشد و پول بدون حد و مرز تا فراتر از مرزها نیز در گردش باشد. این در حالی است که مردمان عادی چنین موهبتی را ندارند.